ابویعقوب اسماعیل بن قتیبه بن عبدالرحمن سلمی زاهد بشتنقانی. وی از احمد بن حنبل و دیگران حدیث شنید و در رجب سال 284 هجری قمری در همان قریه درگذشت. (از معجم البلدان). و رجوع به اللباب ج 1 ص 126 شود، رفتن: بشد تازیان تا به توران سپاه ز گردش بشد تیره خورشید و ماه. فردوسی. بشد قارن و موبد مرزبان سپاهی ز گردان گندآوران. فردوسی. بشد با پرستندگان مادرش گرفتند پوشیدگان در برش. فردوسی. بارگی خواست شاد بهر شکار برنشست و بشد بدیدن شار. عنصری. ، زایل گشتن. سترده گشتن. محو شدن. انطلاق. (زوزنی) (تاج المصادر). گم و ضایع و تباه شدن. از میان رفتن: به زاری فکندند بر تخت عاج بشد شاه را روز و هنگام تاج. فردوسی. و ذویزن چون زن از وی بشد و پسر از شرم و ننک بی من نتوانست بودن. (ترجمه طبری بلعمی). من نسخت این نامه داشتم به خط خواجه و بشد. (تاریخ بیهقی). خواب و قرار از وی (از دمنه) بشد. (کلیله و دمنه) ، رسیدن: و در این سال که من گندم بشد به بیست درم. (یادداشت مؤلف). و رجوع به شدن شود