جدول جو
جدول جو

معنی بسنده کردن

بسنده کردن
(مَ ثَ قَ)
راضی و خشنودشدن. (ناظم الاطباء: بسنده). خرسند بودن:
من بمدح و دعا زدستم چنگ
گر بسنده کنی بمدح و دعا.
فرخی.
لغت نامه دهخدا