جدول جو
جدول جو

معنی بسکر

بسکر(بَ کَ)
بشکر، بسکو، لسکو. قصبه ای به سیستان: و عبدالله بن ناشره ناحیت فراه و قصبۀ بسکر مهمل گذاشته بود. (تاریخ سیستان چ 1، 1314 هجری شمسی محمد رمضانی ص 104، 156، 159، 188، 218، 324، 325 و 364)
لغت نامه دهخدا