جدول جو
جدول جو

معنی بسر

بسر(اِ)
خراشیدن سر ریش را پیش از نضج. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بسر قرحه، باز کردن پوست را از ریش پیش از بهبود یافتن پس چرک بهم رسانیدن. (از اقرب الموارد). کاویدن دملی نه بهنگام. (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا