جدول جو
جدول جو

معنی بزیع

بزیع(بَ)
کودک که بی حجابانه حرف زند، حنظل. (انجمن آرای ناصری) (آنندراج). عملول. بجند. غملول. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و رجوع به پژند شود
لغت نامه دهخدا