معنی بزرگ مردی بزرگ مردی (بُ زُ مَ) بزرگی. عظمت. سروری. باعظمت بودن: اندر بلای سخت پدید آید فضل و بزرگمردی و سالاری. رودکی لغت نامه دهخدا