جمل عیثوم، شتر بزرگ سپل. (یادداشت دهخدا از منتهی الارب). و رجوع به سپل شود، مقابل خردی. مقابل صغر. عظم. کبر. بزادبرآمدگی. (یادداشت بخط دهخدا). کلانی. (ناظم الاطباء) : بخردی بخورد از بزرگان قفا خدا دادش اندر بزرگی صفا. (بوستان). هرکه در خردیش ادب نکنند در بزرگی فلاح از او برخاست. (گلستان). چو بر سر نشست از بزرگی غبار دگر چشم عیش جوانی مدار. سعدی. ز لوح روی کودک بر توان خواند که بد یا نیک باشد در بزرگی. سعدی. ، اندازه. (مهذب الاسماء) ، ید. (یادداشت بخطدهخدا)