معنی بزدانیدن بزدانیدن (کُهْ کُهْ زَدَ) مرکّب از: ب + زدانیدن، بزدودن. دور کردن زنگ از آئینه و تیغ و امثال آن. بزداییدن. (از یادداشتهای دهخدا) لغت نامه دهخدا