جدول جو
جدول جو

معنی بزازت

بزازت
(بِ زَ)
حرفۀ بزاز. (یادداشت بخط دهخدا). بزازه. شغل و حرفۀ بزاز. جامه و متاع فروشی. (ناظم الاطباء) ، حقه بازی. تقلب. انکار مالی بقرض ستده، یا دفعالوقت کردن در اداء آن. (یادداشت بخط دهخدا).
- بزبازی درآوردن، بز را برقص درآوردن.
- ، تقلب کردن. شعبده بازی کردن
لغت نامه دهخدا