معنی بریشم کشی بریشم کشی (بَ شَ کَ / کِ) ابریشم کشی. عمل تبدیل پیلۀ ابریشم به تارهای ابریشمی: دو کرم است کآن در بریشم کشی کند دعوی آبی و آتشی. نظامی. جهان چون دکان بریشم کشی است ازو نیمی آبی دگر آتشی است. نظامی لغت نامه دهخدا