جدول جو
جدول جو

معنی بریح

بریح
(بَ)
شکاری که از دست راست صیاد به جانب دست چپ وی رود. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بروح. و رجوع به بروح شود.
- ابن بریح، زاغ. (ناظم الاطباء). غراب. (اقرب الموارد).
- ام بریح، زاغ. (ناظم الاطباء).
-
لغت نامه دهخدا