جدول جو
جدول جو

معنی بری گردیدن

بری گردیدن
(مُ آ کَ رَ)
بیزار شدن. پاک شدن. پاک از گناه شدن:
که مجرم بزرق و زبان آوری
ز جرمی که دارد نگردد بری.
سعدی.
و رجوع به بری شود
لغت نامه دهخدا