معنی بری کردن بری کردن (مُ آ صَ رَ) بیزار کردن. دور کردن: یکی دخترش بود کز دلبری پری را برخ کردی از دل بری. اسدی. مفلسی من ترا از بر من می برد سرکشی تو مرا از تو بری میکند. خاقانی. لغت نامه دهخدا