دهی است از دهستان کاه بخش داورزن شهرستان سبزوار. سکنۀ آن 192 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و زیره و پنبه است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9) ، ظهور کردن _ (: ترا آن ستایش بس اندر جهان که چون تو برون نامدی از نهان. فردوسی. یکی تن وی (محمد (ص)) و خلق چندین هزار برون آمد و کرد دین آشکار. اسدی. ، ترک اطاعت و انقیاد. (برهان) (آنندراج). بر روی کسی ایستادن. (آنندراج). سر پیچیدن: هرکه او با علی برون آید جانب کردگار چون آید؟ سنائی. - از فرمان کسی برون آمدن، نافرمانی کردن: بر آن تیره خاکش بریزند خون چو آید ز فرمان یزدان برون. فردوسی. که هر کو ز فرمان و پند پدر بیامد برون هست جادو پسر. فردوسی. - بر کسی برون آمدن، عصیان کردن به وی. سرپیچی کردن از وی: کنون سر برآهختی از بند خویش برون آمدی بر خداوند خویش. اسدی. ، دمیدن. روییدن: همیشه تا ز درخت سمن نروید گل برون نیاید از شاخ نارون نارنگ. فرخی