معنی برنون برنون (بَ) دیبای تنک و حریر نازک. (از برهان) (از آنندراج). برنو. پرنو. پرنون. و رجوع به برنو و پرنون شود: از پی طفلان آب وگل صبا فراش وار بالش از بغدادی و بستر ز برنون ساخته. فلکی لغت نامه دهخدا