دهی است از دهستان پشتکوه بخش ارد شهرستان شهرکرد. سکنۀ آن 126 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، برنج، گردو و انار است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 10) ، {{اسم مرکّب}} هرچه بر آن نشینند چون هودج و کجاوه و پالکی و تخت روان. (یادداشت دهخدا). زین اسب و جهاز شتر. (ناظم الاطباء) :قرّ، برنشستی است مردان را، و هودج. (منتهی الارب)، مرکب: اگر برتر از اسپ چهارپایی بودی اسپ را برنشست ما نکردی (یزدان) . (نوروزنامه). هست از پی برنشست خاصت امّید خصی شدن نران را. خاقانی. ، اسب: بیامد سوی آخر برنشست یکی تیغ هندی گرفته بدست. فردوسی. به دل گفت کاین برنشست من است کنون کار کردن بدست من است. فردوسی. ، نشستنی. لایق نشستن، مرکوب. رکبه. (منتهی الارب)