نعت مفعولی از برکشیدن. بلند برشده: درختی است این برکشیده بلند که بارش همه زهر و برگش گزند. فردوسی. ، کلاهی دراز که زهاد بر سر گیرند و بتازی بریس نامند، و باین معنی با کاف فارسی هم آمده است. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) : دلقت بچه کار آید و تسبیح و مرقع خود را ز عملهای نکوهیده بری دار حاجت بکلاه برکی داشتنت نیست درویش صفت باش و کلاه تتری دار. سعدی