معنی برغواطه
- برغواطه (بَ غُ طَ)
- شهری است از بربر. (یادداشت بخط مؤلف) ، موی بر اندام راست شدن. (حاشیۀ منتهی الارب) ، بر خود لرزیدن. فسره گرفتن. اقشعرار. قشعریره پیدا کردن. (از منتهی الارب). فراشیدن. (یادداشت مؤلف). رجوع به فراخیدن و فسره و فراشیدن و فراشا شود
