جدول جو
جدول جو

معنی برطرف کردن

برطرف کردن
(مُ حَ بَ)
از میان بردن. معدوم کردن. نابود کردن. نیست کردن. (یادداشت مؤلف). زایل کردن. محو کردن. رفع مانعی کردن
لغت نامه دهخدا