جدول جو
جدول جو

معنی برشکنی

برشکنی(بَ شِ کَ)
اعراض. برگشتن. (آنندراج). روی برتافتن:
ازوی خوش است برشکنی ها بگاه ناز
وز خسرو شکسته فغانهای زار خوش.
خسرو، آب اندک از چشمه بیرون آمدن. (تاج المصادر بیهقی) (از اقرب الموارد) ، آب قلیل که اندک اندک آید. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا