دزد و عیار که چیزی را از پیش کسی به چستی بردارد و راه خود گیرد، گویند فلانی طرفه بردار و بدوی است. (آنندراج). وردار و دررو: به سنگین باری کوه آورد تاب که بردار و بدو باشند اعراب. محمدقلی سلیم (در صفت اسب) ، یقال: هی لک برده نفسها، ای خالصه، هو لبرده یمینی، اذا کان لک معلوماً، {{اسم}} علم است مر میش را وبه این معنی بدون الف و لام است. (از منتهی الارب)