معنی برتن برتن(بَ تَ) معجب. مستکبر. متکبر و مغرور. (ناظم الاطباء). سرکش مقابل فروتن. (آنندراج). برترمنش. (یادداشت مؤلف). برتر: زن مسکین فروتن مرد برتن کمان سرکشی آهخته بر زن. (ویس و رامین). لغت نامه دهخدا