معنی براوفتادن براوفتادن (مَلْءْ) اوفتادن. افتادن. رجوع به اوفتادن و افتادن شود. - براوفتادن به، آغازیدن به. (یادداشت مؤلف) : چنان بدانم من جای غلغلیجگهش کجا بمالش اول براوفتد بسریش. لبیبی لغت نامه دهخدا