معنی برافزولیدن برافزولیدن(مُ یَ سَ) تحریک کردن. تحریض کردن. وادار کردن. برافژولیدن: احثه علیه، برافزولید او را بر آن. (منتهی الارب). رجوع به افژولیدن و برافژولیدن شود لغت نامه دهخدا