معنی برافتادن برافتادن (مُ مَ رَ) افتادن: وان قطرۀ باران که برافتد بگل سرخ چون اشک عروس است برافتاده برخسار. منوچهری. رجوع به افتادن شود. لغت نامه دهخدا