جدول جو
جدول جو

معنی بر زمین افتادن

بر زمین افتادن
(مُ بَ لَ)
کنایه از خوار و بی اعتبار شدن. (آنندراج).
- بر زمین افتادن حرف، خوار و بی اعتبار شدن آن:
می توان خواند از جبین خاک احوال مرا
بس که پیش یار حرفم بر زمین افتاده است.
صائب (از آنندراج).
دمیده ز بس سبزه و یاسمین
نیفتاده حرف کسی بر زمین.
طغرا (از آنندراج) ، مقدماتی که برای انجام دادن کاری فراهم شده است. (فرهنگ لغات عامیانه)
لغت نامه دهخدا