کنایه از خوار و بی اعتبار شدن. (آنندراج). - بر زمین افتادن حرف، خوار و بی اعتبار شدن آن: می توان خواند از جبین خاک احوال مرا بس که پیش یار حرفم بر زمین افتاده است. صائب (از آنندراج). دمیده ز بس سبزه و یاسمین نیفتاده حرف کسی بر زمین. طغرا (از آنندراج) ، مقدماتی که برای انجام دادن کاری فراهم شده است. (فرهنگ لغات عامیانه)