معنی بر زبان نهادن بر زبان نهادن (مُ بَ دَ) بر زبان راندن. بر زبان جاری ساختن. گفتن. (آنندراج) : حرفی که از جفای تو دل بر زبان نهاد جز دل دگر که گوش تواند بر آن نهاد. ثنایی (آنندراج) لغت نامه دهخدا