جدول جو
جدول جو

معنی بر آب زدن

بر آب زدن
(مُ ذَ حَ)
داخل آب روان شدن و گذشتن. به آب روان بی پایاب درآمدن و عبور کردن. خویشتن را به آب رسانیدن. غرق کردن. (آنندراج) :
یکچند در زهد چو احباب زدیم
آخر نقبی بگنج نایاب زدیم
تا شبهه ز تسبیح و ردا برخیزد
بردیم بمیخانه و بر آب زدیم.
خروشی (از آنندراج).
، به پیش رفتن و پیشی گرفتن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا