جدول جو
جدول جو

معنی بدر بن حسنویه

بدر بن حسنویه
(بَ رِ نِ حَ نَ وَیْهْ)
ابوالنجم بدرالدین یا (بدر) بن حسنویه. دومین امیر از امرای بنی حسنویه کردستان بود بسال 369 هجری قمری به حکومت نشست و در 405 مقتول گردید. با پادشاهان آل بویه نزدیکی داشت و از خلیفۀ وقت لقب ناصرالدوله گرفت و از عضدالدوله فرمانبرداری می کرد و رجوع به کامل ابن اثیر ج 9 ص 21، 88، و مجمل التواریخ و القصص و ترجمه تاریخ یمینی و کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او و ناصرالدوله شود، ظالم و جفاکار. (آنندراج). شریر. (ناظم الاطباء). پادشاه یا فرمانروایی که باستمکاری روزگار را به بدی دارد:
خبر شد به ضحاک بدروزگار
از آن بیشه و گاو و آن مرغزار.
فردوسی.
نماند ستمکار بدروزگار
بماند بر او لعنت پایدار.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا