معنی بد خواستن بد خواستن (مَ فَرر / مَ فِرر) نفرین کردن. (یادداشت مؤلف) : کی نامور سرسوی آسمان برآورد و بد خواست بر بدگمان. فردوسی (از یادداشت مؤلف). لغت نامه دهخدا