رنجیده کردن و آزردن. (آنندراج). رنجه کردن و آزار کردن. (ناظم الاطباء) ، رأی نوپدید آمدن. (تاج المصادر بیهقی) : چون از گشاد بر نظرت شد زمانه (رمایه) ؟ راست هرگز گمان مبر که ز رنج افتدش بدا. مسعودسعد (دیوان ص 3). و گفتند اصل نص اول است و بدا بر خدا روا نیست. (جهانگشای جوینی). - در ارادۀ خدای تعالی بدا حاصل شدن، بوجود آمدن رایی برای خالق بجز آنچه که قبلاً اراده ای بر وی تعلق گرفته بود. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به بداء شود