معنی بخوه
بخوه
(بَ وَ)
واحد بخو، یک رطب ردی. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
⚡ جستجوی واژه " بخوه " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...