جدول جو
جدول جو

معنی بخنک

بخنک
(بُ نَ)
بخنق. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). رجوع به بخنق شود، بادام کوهی. (یادداشت مؤلف). نامی است که در فارس به بادام دهند. (از جنگل شناسی کریم ساعی ج 2 ص 227). رجوع به ارزن و ارجان و بادام شود، مغز هستۀ تلخ که شیرین کنند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا