جدول جو
جدول جو

معنی بخت گشایی

بخت گشایی
(بَ گُ)
گشودن بخت بسته. باز کردن بخت بستۀ کسی، غرش ابر. (فرهنگ نظام). رعد. تندر. (برهان قاطع) (آنندراج) (انجمن آرای ناصری) (ناظم الاطباء) :
عاجز شود ز اشک و غریو من
ابر بهارگاهی با بختو.
رودکی.
چون به بانگ آید از هوا بختو
می خور و بانگ رود و چنگ شنو.
رودکی.
، بد پدر. ناپدری. (فرهنگ شعوری از صحاح الفرس). شوی مادر. پدراندر. (ناظم الاطباء) ، پدرزن. (ناظم الاطباء) ، برق. (آنندراج از تفسیر ابوالفتوح رازی و السامی فی الاسامی) (انجمن آرای ناصری). برق که روشنی صادر از ابر است. (فرهنگ نظام) ، درنده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا