منسوب به بخارا. (ناظم الاطباء). بخارائی: جز بر در شهنشه بر درگهی نرفتم نه بر در حجازی، نه بر در بخاری. منوچهری. بخاری سپر شش بهم بر بداشت بزد تیر و بیرون ز هر شش گذاشت. اسدی. بر اسبی بخاری به بالای پیل خروشان و جوشان تر از رود نیل. نظامی، بانگ کردن شتر از مستی، آرام گرفتن از گرمای نیمروز. (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، جنبیدن گوشت کسی از لاغری بعد فربهی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، خرخر کردن در خواب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) منسوب به بخار. - کشتی بخاری، آن کشتی که با گاز و نفت و سوخت حرکت کند. مقابل کشتی بادبانی.