معنی بحوح بحوح (اِ تِءْ) گلوگرفته و گران آواز گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج). بحح. بحوحه. بح ّ. و رجوع به هریک از این مصادر شود لغت نامه دهخدا