جدول جو
جدول جو

معنی بچل

بچل(بَ چَ)
شخصی را گویند که پیوسته لباس خود را ضایع کند و چرک و ملوث گرداند. (برهان قاطع). پلید. چرکین. (آنندراج). پچل. چرکین.
- بچل بودن، چرکین بودن و ملوث بودن لباس. (ناظم الاطباء). و رجوع به پچل شود، حیوان موهوم که بچه خورد. آل. (یادداشت مؤلف). سبعی که بچه ها را رباید و خورد، بواسیر لحمی رحم. (یادداشت مؤلف) ، سخت مولع به پسران. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا