معنی بچارد بچارد(بُ) لغت محلی گنابادمترادف پستا. ردیف. صف. (از یادداشتهای لغتنامه). - امثال: گندم را از یک بچارد درو کن، یعنی از یک پستا درو کن لغت نامه دهخدا