معنی بتیغ چیدن بتیغ چیدن(مَ) مرکّب از: ب + تیغ + چیدن، بریدن. (آنندراج)، قطع کردن: گر تیغ شدم بخون کشیدند مرا ور شمع شدم به تیغ چیدند مرا سیلی خور زهد خشک دستم، گوئی از خاک یتیم آفریدند مرا. ناظم هروی. ورجوع به تیغ شود لغت نامه دهخدا