معنی بتاویدن بتاویدن (چَ / چِ تَ) گذاشتن. تحمل کردن که چنان شود. بتابیدن. طاقت آوردن. تاب آوردن: او مرا پیش شیر بپسندد من نتاوم برو نشسته مگس. رودکی لغت نامه دهخدا