جدول جو
جدول جو

معنی بای تگین حاجب

بای تگین حاجب
(تَ)
از امرا و کسان سلطان مسعود غزنوی و ظاهراً از جانب او پس از مرگ آلتونتاش خوارزمشاه روی کار آمدن پسر وی هارون مقیم خوارزم و دربار هارون بوده است: و هارون پسر خوارزمشاه جباری شده است و لشکر میسازد... و بایتگین حاجب و آیتکین شرابدار و قلباق و هندوان و بیشتر مقدمان محمودی این را سخت کاره اند اما به دست ایشان چیست که با خیلها برنیایند. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 422) ، هلاک شده. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء).
- رجل حائر و بائر، مرد سرگشته و خودرأی. (آنندراج) (ناظم الاطباء). مرد گمراه سرگشته که به هیچ چیز توجه نکند و از راه راست پیروی نکند و مطیع راهنمایی نشود. و کلمه بائر اتباع حائر است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا