معنی باور گشتن
- باور گشتن (مُ مَ لَ)
- مورد قبول قرار گرفتن. پذیرفته شدن. باور افتادن. باور آمدن:
تو چنان زی که اگر نیز دروغی گویی
راست گویان جهان را ز تو باور گردد.
(از قابوسنامه).
مرا چنان معلوم شد که ایشان را باور گشته است که این پادشاه عاجز گشته. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 599)
