برآمدن. صعود کردن. برشدن. عروج. بررفتن. مقابل پایین رفتن. صاعد شدن. بعلو گراییدن. - بالا رفتن سال،آخر شدن سال. (از آنندراج). - بالا رفتن عمر، سالخوردگی. پیری. بر سنین عمر فزوده شدن. رو بسالمندی رفتن. پیر شدن. به پیری رسیدن: نیست بر بام عدم راهی نفسها را ببین زینه ها باشد کز آنجا عمر بالا میرود. میرزا طاهر وحید (از آنندراج). - بالا رفتن گرما، افزودن درجۀ حرارت. زیاده شدن گرمی هوا.