جدول جو
جدول جو

معنی باکرو

باکرو
باکرو دوم نام پسر باکرو پادشاه خسرون، این شخص پس از پدر به تخت نشست و 20سال سلطنت کرد، او همنام پدرش بود، گویا در اواخر سلطنت گرفتار یکنفر مدعی ماآنو نام گردیده و مجبور شده حکومت را با او تقسیم کند، بجای ماآنو، آبگارفیگا قرار گرفت و پس از دوسال باکرو را کشت و خود بتنهایی زمامدار خسرون گشت، (از ایران باستان ج 3 ص 2630)، بهق، پیسی پوست، (ناظم الاطباء)، بگفته شعوری (ج 1 ص 88) آلوبالو است اما ظاهراً جزء دوم این کلمه یا صورت مخفف آن باشد، برادر، (فرهنگ رشیدی) (فرهنگ نظام)، برادری را گویند که از یک مادر و یک پدر باشد، (برهان قاطع) (آنندراج)، برادر پدری و مادری، (ناظم الاطباء)، آواز حزین، (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
از سلاطین خسرون، بقول ’تل ماها’ او پسر فره دشت بود که پس از پدر به تخت نشست و سه سال حکم راند، بعضی تصور میکنند که اسم او مصحف یاگر اشکانی است، برخی بعکس گویند که مصحف بکر یا بکیر است، چون این صفحه عرب نشین بوده است، این عقیده مرجح است، (از ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 2630)
لغت نامه دهخدا