جدول جو
جدول جو

معنی باقل

باقل
(قِ)
زمین گیاه برآوردۀ سبزشده. (ناظم الاطباء). بقلت الارض، انبتت، زمین گیاه برآورد و سبز شد. ابقل الرمث، اخضر، سبز شد شوره گیاه فهو باقل. (از تاج العروس) (از اقرب الموارد). مخضر. سرسبز: رمث باقل، ای رمث مخضر. (از اقرب الموارد). زمینی که درو تره باشد.
لغت نامه دهخدا