معنی بازی کردن بازی کردن(مُ یَ رَ) ادعای شهبازی داشتن. خود راباز (مرغ معروف) دانستن. کار باز کردن: به تاراج خود ترکتازی کنی که گنجشک باشی و بازی کنی. نظامی. و رجوع به بازیط شود لغت نامه دهخدا