معنی بازی دادن بازی دادن (مُ وَ حَ) فریفتن. گول زدن. کسی را مغبون کردن: اگر زمین تو بوسد که خاک پای توام مباش غره که بازیت میدهد عیار. سعدی. داو بردم جان و تو دربند بازی دادنم من به عمدا خود بمانم تا توام بازی دهی. امیرخسرو (از آنندراج) لغت نامه دهخدا