معنی بازی آوردن بازی آوردن (مُ مَ نَ) بازی نشان دادن. حادثه آفریدن: بخون یکی لشکر اندر مشو که چرخ کهن بازی آرد به نو. فردوسی. جهان سرگذشت است از هر کسی چنین گونه گون بازی آرد بسی. فردوسی. لغت نامه دهخدا