جدول جو
جدول جو

معنی بازهشتن

بازهشتن
(مُ لَ عَ)
هشتن. گذاشتن. واگذار کردن:
جهان را بدان بازهل کافرید
وز او آمد این چرخ گردان پدید.
فردوسی.
سخنها دراز است و کاری درشت
به یزدان کنون بازهشتیم پشت.
فردوسی.
بازهل این فرش کهن پوده را
طرح کن این دامن آلوده را.
نظامی (مخزن الاسرار ص 77).
و رجوع به هشتن شود
لغت نامه دهخدا