جدول جو
جدول جو

معنی بازو زدن

بازو زدن(مِ)
بال زدن پرنده:
آن همایی را که سوی جد او بازو زدی (جبرئیل)
عنبرین گیسوی او بازوش را شهپر سزد.
سوزنی.
قاز ار بازو زند بر باد عدل پهلوان
چرغ عنقاوار متواری شود از بیم قاز.
سوزنی.
لغت نامه دهخدا